گل ارغوانم ، یار قد کمانم ، بی تو بی نشانم
مرو مرو فاطمه جانم
ای تمام هستم ، من ز پا نشستم ، می روی ز دستم
ای جان من من نیمه جانم
ای کشتی شکسته ام پهلو گرفتی
کشتی مرا از بس که از من رو گرفتی
زهرای من زهرای من خدانگهدار
******
ای گل پیمبر ، با دو دیده ی تر ، در کنار بستر
سر بر سر زانو بگیرم
ای بنفشه رویم ، من به گفتگویم ، باشد آرزویم
از بعد تو من هم بمیرم
برمن اگر نظاره هم نمی کنی تو
دیگر چرا اشاره هم نمی کنی تو
زهرای من زهرای من خدانگهدار
******
شمع شام تارم ، بی تو کس ندارم ، بی تو بیقرارم
بی تو سلام بی جوابم
می روی شبانه ، از چه بی نشانه ، می روی زخانه
تو می کنی خانه خرابم
ای یار بیمار علی خدانگهدار
تنها طرفدار علی خدانگهدار
زهرای من زهرای من خدانگهدار
شاعر : سید محسن حسینی
- یکشنبه
- 9
- اسفند
- 1394
- ساعت
- 14:6
- نوشته شده توسط
- حمید
- شاعر:
-
سید محسن حسینی
ارسال دیدگاه