• سه شنبه 15 آبان 03

 امیر عظیمی

زبانحال امام حسن با حضرت ابالفضل( علیها سلام) __ کوچه - -( عباس! زهرا جلوه اش پیغمبری بود )

4393
1

عباس! زهرا جلوه اش پیغمبری بود
نقشش برای حفظ آیین، حیدری بود

عباس، اسلام نبی، اسلام زهراست
معیار کفر و دین همانا مادر ماست

بعد از نبی، دست علی شد بسته عباس
از کینه های عده ای اسلام نشناس

عباس من، جانِ علی و جانِ مادر
این کوچه را در ذهن خود حک کن برادر

عباس می دانی چه خاکی بر سرم شد؟
این کوچه روزی قتلگاه مادرم شد

تا در سقیفه غاصبان را نصب کردند
با حیله ای از ما فدک را غصب کردند

با مادرم رفیتم حق را پس بگیریم
باغ فدک را از کف ناکس بگیریم

ناگاه، آن دیو سیاه و مشرک و پست
از ره رسید اینجا و راه مادرم بست

عباس، اینجا مادرم زهرا زمین خورد
طوری زمین افتاد گفتم مادرم مرد

عباس، این کوچه حسن را پیر کرده
با غصه هاجان مرا زنجیر کرده

عباس، می دانی غم ناموس سخت است
یک عمر، حزن و حسرت و افسوس سخت است

عباس، زخم مرتضی خیلی نمک خورد
ناموس او در کوچه ها از بس کتک خورد

آه ای یل ام البنین، ای شیر حیدر
زهرا کشی رسم است اینجا، ای برادر

ناموس زهرا رامراقب باش، عباس!
دور و بر کلثوم و زینب باش، عباس! 

شاعر : امیر عظیمی

  • یکشنبه
  • 15
  • فروردین
  • 1395
  • ساعت
  • 22:29
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران