نـادعــــــليا عــليا يا عــــــــــلي
اجــــــر محـــــــبّان علي با عــلي
داده مرا باده ز خمخانه ها
شير خدا عالــــيِ اعـــلي عـلي
***
آنچه كند ما همه را مستِ مست
حــــُـبِ عـلـي ابن ابـيـطالـب اســــت
تا كه خــدامان گِـــــــلِ آدم سـرشت
مــهـــــــرِ علـي در دل مـاهــا نشست
***
ذكر علي ضامن ايمان ما
نام علي معنيِ قرآن ما
سينه ي بي عشق علي دوزخ است
عشق علي جنّت و رضوان ما
***
كرده مرا زمزمه اش بي قرار
نور و ضيا داده به هر شام تار
خانه خرابش نه فقط ماسوي است
خانه خرابش شده پروردگار
***
رهبر فرزانه ي ما حيدر است
ساقي ميخانه ي ما حيدر است
عاشق هر خار و خسي نيستيم
دلبر دُردانه ي ما حيدر است
***
يا علي اي محرم اسرار عشق
نورِ خدا ؛ رونقِ بازار عشق
عصر عطش محضرِ پروردگار
پورِ تو گرديده علمدار عشق
***
خسته ام آقا تو مرا دست گير
گشته ام از بار گنه سر به زير
محضِ رضا من بروم سوي دار
گر به من آقا تو بگويي بمير
***
حضرت حيدر شه والا سلام
شير خـدا همسـر زهرا سلام
اي كه توئي علّت ليل و نهار
اي كه توئي بر همه آقا سلام
***
نام شما پادشه ها دينِ ما
نام شما زينتِ آئين ما
دور شويم ار ز تو ای شهريار
تار شود ديده ي حق بين ما
***
كيستي اي حجت پروردگار
كيستي اي عابد شب زنده دار
كيستي اي رونق بازار عشق
كيستي اي طالب ديدار يار
***
بي سر و پايم سر و پايم بده
غرق جفایم تو صفايم بده
آمده آقا شب ميلادتان
حال بيا كرب و بلايم بده
***
مثل تو در عالم تصوير نيست
عاشق دربارِ شما پير نيست
با نگهت كافر دون ميكُشي
تيغ مكش حاجت شمشير نيست
***
زينت افلاكي و باباي خاك
ميشود از تيغ تو دشمن هلاك
روز جزا شافع ماها توئي
شافعِ ماها همه روحي فداك
***
صاحبِ ما باده ز بالا بده
يك سر شوريده و شيدا بده
تا كه كنم سينه ي خود چاك چاك
باده به آواره ي لیلا بده
***
واي من و واي من و واي من
گر روم از خاطر مولاي من
از در ميخانه ي آن شهسوار
بشكند ار دور شود پاي من
***
جان جهاني شه فرزانه اي
صاحب دردانه ی ميخانه اي
بي تو جهان را قفسي بيش نيست
باعث امنيّت كاشانه اي
***
گر تو نبودي سخن از دين نبود
صحبتِ از آيه و آئين نبود
ليك ز هر فتنه ي در روزگار
هيچ كسي مثل تو غمگين نبود!
****
از قدمت كعبه ترك خورده بود
بسكه ز دوريِ تو افسرده بود
پيش تر از آن كه هويدا شويم
روي تو از ما همه دل برده بود
***
وارث احمد شده اي مرحبا
جان محمد شده اي مرحبا
همچو نبي محضر پروردگار
عبد مويَّد شده اي مرحبا
***
خوب تر از خوبي و نام آوري
فاتحِ در بدري و در خيبري
در شب سختي ؛ شب بيدادها
خفته ي در بستر پيغمبري
شاعر : سیروس بداغی
- جمعه
- 3
- اردیبهشت
- 1395
- ساعت
- 16:25
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
سیروس بداغی
ارسال دیدگاه