یا علی(ع)
در هرزمان سنگ علی(ع) بر سینه وسر می زنم
در ساحل عشق علی(ع) همواره لنگر می زنم
حق تار وپود پیکرم با مهر مولا بافته
ازخم عشق مرتضی پیوسته ساغر می زنم
ترسی ندارم چون بود مولای من شیر خدا
حتی میان خصم او فریاد حیدر می زنم
بعد از پیمبر(ص) او ولی،گر خصم دارد اعتراض
ذکر غدیر می کنم بر جانش آذر می زنم
تنها علی(ع) باشد که در کعبه به دنیا آمده
این افتخار شیعه را بر سر چو افسر می زنم
با بردن نام علی(ع) غرق عبادت می شوم
این حرف زیبا را من از قول پیمبر می زنم
همسر برای فاطمه(س) غیر علی(ع) معنا نداشت
با یاد این وصل نکو قند مکرر می زنم
مشکل گشای خندق وخیبر علی مرتضاست
گرمشکلی دارم صدا،مولای قنبر می زنم
هرخانه با نام علی(ع) شد محفل انسی بپا
همچون گدایان می روم آن خانه را در می زنم
یارب نصیبم کن روم ایوان زرین نجف
من در هوای دیدنش هر روز وشب پر می زنم
95/6/9
شاعر : اسماعیل تقوایی
- چهارشنبه
- 10
- شهریور
- 1395
- ساعت
- 13:11
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه