دست بسته، سر شکسته، بردنم بر سر بام
با لب تشنه و زخمی به تو می کنم سلام
خدا رو شکر میکنم میشم چو پیشمرگت آقام
کوفه جنس رایجش فقط شده نامردی
میزنن زخم زبون به هر کی داره دردی
کاش میشد به خاطر خواهرتون برگردی
میخندن اینجا به چشم تر زینب هدف سنگ میشه اینجا سر زینب
نگرونم برای معجر زینب
وای 3 حسین
آخر و عاقبتم ختم به تو میشه آقا
من فدای تو میشم کوفه میشه کرببلا
با یه کم فرقی که هست تو کشتن من و شما
من سر قناره ای و تو به زیر مرکبا
من به بام و تو تو گودالی به زیر دست و پا
بچه هام نمی بینن جون دادنم، شکر خدا
دادن سر تو راه دلبر یه رازه سر تو بر نی سر من بر دروازه
میشه سرهامون این طور تشییع جنازه
وای 3 حسین
محسن حنیفی
شاعر : محسن حنیفی
- جمعه
- 2
- مهر
- 1395
- ساعت
- 8:45
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
محسن حنیفی
ارسال دیدگاه