فاطمه جان بیا شام غریبان شده
بر سر نیزه ها راس شهیدان شده
خیمه سوزان شده
دیده گریان شده
وا حسینا وا حسینا
******
نعش گل های تو به خاک و خون ها تپید
قامت زینبت ز بار ماتم خمید
یک طرف قتلگاه
یک طرف خیمه گاه
وا حسینا وا حسینا
******
کربلا یکسره کرب و بلا بود و غم
ضرب سیلی و تازیانه های ستم
چون مدینه چها
گشته در کربلا
وا حسینا وا حسینا
******
چون امام عشقم به آتش تب بسوخت
بین شعله ها ماند و دل زینب بسوخت
جان نمودم فدا
شد ز آتش رها
وا حسینا وا حسینا
شاعر : محمد مبشری
- یکشنبه
- 4
- مهر
- 1395
- ساعت
- 16:37
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
محمد مبشری
ارسال دیدگاه