• پنج شنبه 13 اردیبهشت 03


اشعار شب یازدهم محرم(شام غریبان)،(بیش از ستاره زخم و ، فلک در نظاره بود)

5157
7

بیش از ستاره زخم و ، فلک در نظاره بود
دامان آسمان ز غمش پر ستاره بود
لازم نبود آتش سوزان به خیمه ها
دشتی ز سوز سینه زینب شراره بود

 

می خواست تا ببوسد و برگیردش زخاک
قرآن او ، ورق ورق و پاره پاره بود
یک خیمه نیم سوخته ، شد جای صد اسیر
چیزی که ره نداشت درآن خیمه ، چاره بود
در زیر پای اسب ، دو کودک ز دست رفت
چون کودکان پیاده و دشمن سواره بود
آزاد گشت آب ، ولیکن هزار حیف !
شد شیردار مادر و ، بی شیرخواره بود
چشمی - برآنچه رفت به غارت - نداشت کس
اما دل رباب - پی گاهواره بود
یک طفل با فرات ، کمی حرف زد ولی
نشنید کس ، که حرف زدن با اشاره بود
یک رخ نمانده بود که سیلی نخورده بود
در پشت ابر ، چهره ی هر ماهپاره بود
از دست ها مپرس که با گوش ها چه کرد
از مشت ها بپرس که با گوشواره بود

 

 

شاعر:حاج علی انسانی

  • سه شنبه
  • 31
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:53
  • نوشته شده توسط
  • علی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



Navid

پاسخ: اشعار شب یازدهم محرم(شام غریبان)،(بیش از ستاره زخم و ، فلک در نظاره بود)
سلام غلی آقا
ممنون به خاطر مطالب جالب و اشعار زیبایی که تهیه کردید. تقاضایی داشتم که اگر برای شما ممکنه فایل صوتی این مداحی شام غریبان حاج علی انسانی که متن آن را گذاشته اید به ایمیل من ازسال کنید. ممنون هستم ازتان. در پناه باریتعالی باشید

چهارشنبه 30 مرداد 1392ساعت : 23:30

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران