آب و جارو کردم، خرابه رو تا، برسه مهمون 2
از درد فراقش ،چشام همیشه، میباره بارون 2
خسته شدم/ از دوری بابایی
جون من بگو/ پس تو کی میایی؟! 2
قول داده بودی - زود برمیگردی
من رو با غمهات - بیچاره کردی
آه و واویلا 3
انقد گریه کردم، چشام شبیه، ابر بهاره 2
انقد گریه کردم، که دیگه چشمام، سویی نداره 2
گفتم بیا!/ اما نه که با سر!!!
جونم فدات/ ای غریب مادر 2
موهات چرا پس - گردیده پر خون
تا که رسیدی - پیچید بوی نون
آه و واویلا 3
باباجون نبودی، ببینی دشمن، با ما چه ها کرد
توی کوفه و شام، خارجی ما رو، عدو صدا کرد
کف میزدن/ من تنم میلرزید
دختری تو شام/ به موهام میخندید 2
ای وای خدایا - دیگه بریدم
خوب شد دوباره - بابامو دیدم
آه و واویلا 3
شاعر : یاسین زندی
- دوشنبه
- 5
- مهر
- 1395
- ساعت
- 20:50
- نوشته شده توسط
- feiz
- شاعر:
-
یاسین زندی
ارسال دیدگاه