سال جدید تو راهه (سال جدید تحویل شد)/من اما کوه دردم
خونه ی دل رو امسال/ با اشک و با، سینه زنی، خونه تکونی کردم
تو روضه ی، مادری که چند وقته توی بستره
تابوتی که، از علی خواست قاتل جون حیدره
تو روضه ی، پهلوونی که از یه شهر دلش پره
زانو بغل، گرفته و ذوالفقارش خاک میخوره 2
یا حیدر ۳
بچه ها تو سال نو/ لباس نو پوشیدن
اما دل من رفته/ پیش کسی، که شامیا، به لباساش خندیدن
می خندیدن، به پیرهنش به پاره پاره معجرش
میخندیدن، به چادری که سوخته بود دور و برش
چادری که، دوست داشت اونو قدر تموم آسمون
یادگاری، نیم سوخته از خیمه ی سبز عمو جون
رقیه 3
شاعر : عبدالله باقری
- سه شنبه
- 6
- مهر
- 1395
- ساعت
- 14:28
- نوشته شده توسط
- feiz
- شاعر:
-
عبدالله باقری
ارسال دیدگاه