رحمی نما بر این دل زارم حسین جان
سنگین ز معصیت شده بارم حسین جان
آب از سرم گذشته بخر باز هم مرا
آقا کسی بجز تو ندارم حسین جان
از شغل نوکری بخدا رزق میخورم
سینه زنیست حرفه و کارم حسین جان
این آرزو به روی دلم هست کربلا
یا بین روضه جان بسپارم حسین جان
یا ایها لکریم بدی مرا ببخش
جان رقیه کن تو حلالم حسین جان
رحمت به مادرم که مرا وقف روضه کرد
گفتا فدات ایل و تبارم حسین جان
یادش بخیر کودکیم هیئت شما
بابا نشسته بود کنارم حسین جان
ای کاش قسمتم حرمت اربعین شود
لبیک یا حسین شعارم حسین جان
مقتل نوشته پیکرت از زخم پر شده
حق است خون ز دیده ببارم حسین جان
تا دید روی نیزه سرت گفت خواهرت
با تو الف بدون تو دالم حسین جان
شاعر : محسن اوجانی
- سه شنبه
- 6
- مهر
- 1395
- ساعت
- 19:31
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
محسن اوجانی
ارسال دیدگاه