خواهم به چشمه سار دو چشمم وضو كنم
دل را به یاد تو ، ز گنه شستشو كنم
بار دگر به درگه لطف تو آمدم
تا با سرشك و ماتم دیرینه خو كنم
من كیستم كه با تو كنم گفتگو ، مگر
رخصت دهی كه با تو دمی گفتگو كنم
من لایق محبّت تو نیستـم ، ولی
بگذار رو به آیۀ «لاتقنطو» كنم
ماه صیام رفت و نبخشی اگر مرا
من با چه رو به درگه لطف تو رو كنم
آورده ام شفیع، همه اهلبیت را
تا از حضور تو طلب آبرو كنم
باغ دلم ز عطر ولایت صفا گرفت
دیگر كجا سزد طلب رنگ و بو كنم
تا ره به آستان تو جویم ، پناه خویش
جز درگـه حسین كجا جستجو كنم
من سینه چاك عشق حسینم به غیر عشق
این زخم سینه را به چه چیزی رفو كنم
در عید فطر عیدی خود را ز محضرت
اخلاص در عمل، ز تو من آرزو كنم
ذكر جمیل و ناب«وفائی» است این سخن
اخلاص ده كه زندگیم را نكو كنم
شاعر : استاد سید هاشم وفایی
- چهارشنبه
- 7
- مهر
- 1395
- ساعت
- 12:0
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه