• پنج شنبه 1 آذر 03


مرثیه مسلم بن عقیل -( تو مینداز دلم را به عذاب و برگرد )

842

تو مینداز دلم را به عذاب و برگرد
پشت کن پشت ، بر این شهرِ سراب و برگرد 

پُر و پیمان شده دخل سپر و نیزه فروش
تو بهم ریز همین دخل و حساب و برگرد

به هَدَر بودن خونت همه فتوا دادند
پاره کن این سند خیر و ثواب و برگرد

دستهای همه ی دخترکان است لطیف
فرض کن روی همین دست طناب و برگرد

به امیدی پسرش را بدهد شیر ، رباب
رحم کن بر همه امّید رباب و برگرد

داغ ناموس ، رگ گردن من را سوزاند
وَ نجاتم بده از بزم شراب و برگرد

به سراشیبی گودال نرو آقا جان
تو بگیر از قدم اسب ، شتاب و برگرد

سر تو روی تنت هست شبیه خورشید
مثل یک ماه ، روی نیزه نتاب و برگرد

قول دادند به هم معجر زینب بکشند
رحم کن تا نشود پاره حجاب و برگرد

رضا قاسمی

  • یکشنبه
  • 11
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 6:49
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران