ای ماه هاشمی سر و جانم فدای تو
شیواترین ترانۀ عمرم برای تو
عشق از حضور چشم تو تکثیر میشود
جاریست عطر عشق و غزل در هوای تو
نامت حواس شعر مرا پرت میکند
اینجا من و قلم دل من کربلای تو
آقا دخیل بسته نگاهم به دستهات
من مؤمنم به معجزۀ دست های تو
تو عبد صالحی و سلام نماز ما
عرض ارادتیست نثار صفای تو
دریا هنوز چشم به راهت نشسته است
شرمنده اند آب و عطش از وفای تو
انگار واژه های من آتش گرفته اند
با یاد هرم لعل لبت از حیای تو
شاعر : حسن کردی
- یکشنبه
- 11
- مهر
- 1395
- ساعت
- 10:23
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
حسن کردی
ارسال دیدگاه