چشای تار من دیگه سو نداره بابا 2
عمه می گه شدم شبیه حضرت زهرا 2
من که مجموعه ی زخم و آه و دردم
یه نگاه کن به روی کبود و زردم
تا یه جونی بگیرم بابای خوبم
تا بیام دور سرت بابا بگردم 2
بابا 2/ببین که گوشوارم شکسته رنگ نیلی/به روی صورتم نشسته
ابتاه ثارالله 2
زخمای پیکرم بابا جون شد بی شماره 2
غصه نخور بابا اینا که عیبی نداره 2
فدای سرت همه زخم وجودم
فدای تو شم با این تن کبودم
قبله ی منه سر رو نیزه ی تو
به سوی نیزه ی تو غرق سجودم 2
بابا چرا/پرزدی روی بال نیزه دلم سوخته/می گم که خوش به حال نیزه
ابتاه ثارالله 2
شاعر : محسن حنیفی
- یکشنبه
- 11
- مهر
- 1395
- ساعت
- 14:17
- نوشته شده توسط
- feiz
- شاعر:
-
محسن حنیفی
ارسال دیدگاه