میهمان امشب نشسته به روی دامانم
فرش مهمانم بود گیسوی پریشانم
ماه زهرا آمد امشب به کنج ویرانه
تا سحر دورش بگردم به مثل پروانه
به من امشب تو سر زدی بابا – در این ویران خوش آمدی بابا
حسین جانم حسین حسین جانم 2
***
آرزو دارم که ای سر کنی تماشایم
ماه زهرا من سرا پا شبیه زهرایم
دختری پیرم که هر شب چشمم گهربار است
میروم راه و ولیکن دستم به دیوار است
بیا ناز مرا بخر بابا – مرا همراه خود ببر بابا
حسین جانم حسین حسین جانم 2
***
ای مه ابرو کمان من قد کمان دارم
از لبت بوسه می گیرم تا آن که جان دارم
گر چه من هستم سه ساله ولی ز غم پیرم
امشب ای بابا کنار سر تو می میرم
بود امشب شب وصال من – کفن شد قامت هلال من
حسین جانم حسین حسین جانم 2
شاعر : سید محسن حسینی
- یکشنبه
- 11
- مهر
- 1395
- ساعت
- 14:29
- نوشته شده توسط
- feiz
- شاعر:
-
سید محسن حسینی
ارسال دیدگاه