• دوشنبه 3 دی 03


حضرت رقیه(س)شهادت -( به آشنا نگه آشنا نمی‌افتد؟! )

1258

به آشنا نگه آشنا نمی‌افتد؟!
چرا به ما گذر هل اتی نمی‌افتد؟!

قسم به سوره‌ی یس، به فجر و اعطینا
که لحظه‌ای دلم از تو جدا نمی‌افتد

کسی برای یتیمت میان این مردم
در این خرابه به فکر غذا نمی‌افتد

سرت اگر چه شکسته اگر چه خونین است
برای دختر تو از بها نمی‌افتد

سر تو را که به نی بست با خودم گفتم
اگر تکان دهدش ناشیانه، می‌افتد

دوباره نام تو را برده‌ام به لب حتما
به صورتم اثر تازیانه می‌افتد

خودت بیا و ببین زجر لعتنی هر روز
به جان دختر تو وحشیانه می‌افتد

چنان مرا به ستم پشت قافله زده است
که خود به خود سر من روی شانه می‌افتد

از آن زمان که شدم من شبیه مادر تو
دهان دشمنت از ناسزا نمی‌افتد

ز صورتم کف دستش بزرگ‌تر بوده
کبودی رخ من با دوا نمی‌افتد

به من بگو که اسیری به دست بسته‌ی خود
اگر لگد بخورد بی‌هوا نمی‌افتد؟؟

اگر چه آبله در پای من فراوان است
ولی به عشق تو این تن ز پا نمی‌افتد

خدا به خیر کند حال و روز زینب را
که از سرش تو و طشت طلا نمی‌افتد

حجابِ نور بوَد دور ما خیالت تخت
که سمت ما نگه بی‌حیا نمی‌افت

مهدی علی قاسمی

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 19:40
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران