عالم همه محزون و پریشان حسین است
شام است ولی شام غریبان حسین است
از خـون جگـر لالـه فشـانید کـه امشب
در مقتل خون، فاطمه مهمان حسین است
نازل شده قرآن همه در مطبخ «خـولی»
یا کوفـه پر از نغمۀ قرآن حسین است؟
دریا جگـرش سوختـه و آب شـده، آب
لبتشنۀ لعل لب عطشـان حسین است
ای بـاد بـه زخـم تن اکبـر که رسیدی
آهسته بزن بوسه که این جان حسین است
زینب نگهش بر قـد خمگشتۀ زهرا
زهرا نگهش بـر تن عریان حسین است
صحرای بـلا گشتـه پـر از لالـه و ریحان
گلهاش همه زخم فـراوان حسین است
در تشنگــی روز جــزا چشمــۀ کوثــر
چشمیست که میگرید و گریان حسین است
از بسکه کریم است کریم است کریم است
در مقتل خون شمر، ثناخوان حسین است
ترسـم کـه بـه آتش بکشانـد همهجـا را
«میثم» که پر از شعلۀ سوزان حسین است
شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار
- دوشنبه
- 12
- مهر
- 1395
- ساعت
- 22:13
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
استاد حاج غلامرضا سازگار
ارسال دیدگاه