گوشه خرابه بابا دخترت داره می میره
روز و شب از همه مردم سراغ تو رو می گیره
در گوش عمه می خونه بابامو ندیدی
میگه با لحن بچگونه بابامو ندیدی
خیلی زحمت دادم عمه رو باباجون
قول میدم که امشب جون بدم من آسون
ای بابا جونم
******
هر کجا که جا می موندم فقط اسم تو می بردم
توی شام و کوفه بابا از همه سیلی می خوردم
ببین که صورتم چه داغه کجا بودی بابا
من و انداختن از رو ناقه کجا بودی بابا
روی دستم جای سلسله افتاده
بین ابروی تو فاصله افتاده
ای باباجونم
******
بذا لحظه های آخر سر تو بغل بگیرم
من با صورت کبودم مثه مادرت می میرم
طاقت زخماتو ندارم بابای غریبم
سرتو رو پاهام میذارم بابای غریبم
تو خرابه دور تو می گردم بابا
چشماتو وا کن تا دق نکردم بابا
ای باباجونم
شاعر : ایمان مقدم
- سه شنبه
- 13
- مهر
- 1395
- ساعت
- 17:23
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
ایمان مقدم
ارسال دیدگاه