بند اول
به روی نیزه سرت و دیدن بابا بابا
کبوتر من پرت رو چیدن بابا بابا
پرت رو کیی شکسته بابا بابا بابا
سرت رو کیی شکسته بابا بابا بابا
پیکرم شده بیمار وای وای وای وای
ناله میزنم زار زار وای وای وای وای
بند دوم
خجالت از عمه میکشیدم بابا بابا
من از پی قافله دویدم بابا بابا
رمق نداره زانوم بابا بابا بابا
شانه نخورده گیسوم بابا بابا بابا
خرابه گردیده جایم وای وای وای وای
پر آبله گشته پایم وای وای وای وای
بند سوم
ز تازیانه نشانه دارم بابا بابا
برای گریه بهانه دارم بابا بابا
سرم شکسته از کین بابا بابا بابا
مرا ز نیزه ببین بابا بابا بابا
از همه دیده بستم وای وای وای وای
در انتظارت نشستم وای وای وای وای
شاعر : مرتضی محمودپور
- سه شنبه
- 2
- آبان
- 1396
- ساعت
- 5:31
- نوشته شده توسط
- احسان نیکخواه
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه