دیده من بی رمق خیره به طشت طلاست
عمه جوابم بده این سر بابای ماست؟
نور قمر به خرابه خوش آمد
راس پدر به خرابه خوش آمد
میزبانم نیمه جانم
*****
آمده تا بشنود درد دل دخترش
بسکه کبودم شدم آینه مادرش
تا به فلک شده آه و فسوسم
تشنه لبا ! گلوی تو بوسم
میزبانم نیمه جانم
*****
سلسله درگردنم پای پر از آبله
یک شبی جا مانده ام ای پدر از قافله
ناله زدم که مزن تو به رویم
شکوه برم ز عدو به عمویم
میزبانم نیمه جانم
شاعر : میثم مومنی نژاد
- سه شنبه
- 13
- مهر
- 1395
- ساعت
- 21:18
- نوشته شده توسط
- feiz
- شاعر:
-
میثم مومنی نژاد
ارسال دیدگاه