ای میهمان ازمن نشان گرفتی
سراغ طفل قدکمان گرفتی
بگوچرادیرآمدی بردیــدن پیــرآمدی
با با حسین جان با با حسین جان
*******
عمه ببین با شدبه سینه دستم
من زائرسربریده هستم
بوسه زنم به روی او شانه کشم برمـوی او
با با حسین جان با با حسین جان
*******
با با چرا چشمت به خون نشسته
با با چراپیشانیت شکسته
ای سربگو کواکبرت بگوچه شد ا نگشترت
با با حسین جان با با حسین جان
*******
با با ببین من دخترتو هستم
ای باغبان ! نیلوفرتو هستم
قرآن من قرآن بخوان که من ندارم خیزران
با با حسین جان با با حسین جان
*******
گر بینی ا م ا ی ماه بی قرینه
یادآوری ازکوچه مدینه
ببین توباچشم ترت ره می روم چون مادرت
با با حسین جان با با حسین جان
شاعر : سید محسن حسینی
- سه شنبه
- 13
- مهر
- 1395
- ساعت
- 21:19
- نوشته شده توسط
- feiz
- شاعر:
-
سید محسن حسینی
ارسال دیدگاه