طفلان حضرت زینب (س)
نکنی تو ردم ، تو رو قسم میدَمْ
بزار بشن فدات ، (عُوْن و مُحمّدَمْ)٢
تو رو به جونِ مادر
بحق بابام حیدر
بگیر تو روی خواهر
(قبول کُن این دو ، نوجوونم رو)٢
اگر چه ناقابلن اما
بزار برن داداش که دیره
یا بچه هامو راهیشون کن
یا که بدونْ (زینب میمیره)٢
(غریب مادر ای برادر)۴
******
ستاره های من ، به تن دارن کفن
بزار بِرَن داداش ، (جنگ با دشمن)٢
چشای زینب گریون
پریشونه پریشون
میگه با حالی محزون
(روو زده خواهر ، به تو برادر)٢
آماده ی اِذْنِ جهادَن
برا فدا شدن آمادَن
سر را برای جان نثاری
بر دامن (لطفتْ نَهادن)٢
(غریب مادر ای برادر)۴
**********
شاعر : افشین منصوری فر
- پنج شنبه
- 15
- مهر
- 1395
- ساعت
- 6:33
- نوشته شده توسط
- افشین منصوری فر
- شاعر:
-
افشین منصوری فر
ارسال دیدگاه