• دوشنبه 3 دی 03

 سید پوریا هاشمی

روضه طفلان حضرت زینب(س) -( تار میبیند دوچشمم بس که میبارم حسین )

1203
1

 

تار میبیند دوچشمم بس که میبارم حسین

بی قرارم بی قرار غصه ی یارم حسین

 

تکیه گاه شانه ام بودی در این پنجاه سال

 مرهم دردم! به تو خیلی بدهکارم حسین

 

پیش چشمم لشگرت هرلحظه کمتر میشود

آنقدر که میشود با دست بشمارم حسین

 

بچه چیزی نیست آقا!پای تو سر میدهم.

زینبم!مثل علی در درعشق کرارم حسین

 

هرکسی اینجاست ناز یوسفم را میخرد.

من ولی با چشم تر راهی بازارم حسین

 

چه کنم؟از نجمه و لیلا خجالت میکشم!

من عقب افتادم از آنها گرفتارم حسین

 

جان زینب  لطف کن این بچه هارا رد مکن

هرچه باشد من زدنیا این دورا دارم حسین.

 

چندبار از پیش تو باچشم تر برگشته اند

درپی سوگند بر پهلو و مسمارم حسین

 

هرچه آمد بر سر این دو فدای اکبرت

حرفی از آنها نگو در وقت دیدارم حسین

 

وسع زینب پای تو کم بود من شرمنده ام

مانده ام در خیمه ام از شرم سرشارم حسین

 

کاش میشد من خودم عازم به میدان میشدم

بین صحرا نیمه جان در پای جانان میشدم

شاعر : سید پوریا هاشمی

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:25
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران