• یکشنبه 2 دی 03

 سید پوریا هاشمی

روضه طفلان حضرت زینب(س) -( تطهیر کامل عصمت بی انتها زینب )

1155

 

تطهیر کامل عصمت بی انتها زینب

زهرای مرضیه علی مرتضی زینب

نفس نفیس خامس آل عبا زینب

زینب و مازینب و ما ادراک ما زینب

 

باچادرش سنگر برای ما بنا کرده

در کربلا هم عرش اعلی دست و پا کرده

 

در عاشقی فکر سروسامان ندارد که

این محشر کبری به جز طوفان ندارد که

نائبه زهراست ترس جان ندارد که

اصلا برایش خیمه و میدان ندارد که

 

امروز نهضت زیر دین چادرش رفته

فردا شفاعت زیر دین چادرش رفته

 

میگفت قلب خواهران نذر برادرهاست

یار برادرها شدن تکلیف خواهرهاست

وقتی که پشت ما سفارش های مادرهاست

باید گذشت از سر که وقت دادن سرهاست

 

اذنی اگر باشد خودم مردانه میجنگم

تا قلب میدان میروم جانانه میجنگم

 

حالا که اذنی نیست باشد!من جگر دارم

شکرخدا از دار دنیا دو پسر دارم

دومرد از صد مرد جنگی خبره تر دارم

از من مخواه از چشمهایت چشم بردارم

 

بر نیزه ات تکیه زدی خونم به جوش آمد

توصیه های مادرم زهرا بگوش آمد

 

مگذار هرراز مگویم را بگویم من

وقتی خودت غم داری از غم ها بگویم من

در پیش تو از پهلوی زهرا بگویم من

از دست های بسته بابا بگویم من

 

با یک قبول خشک و خالی مرده احیا کن

وقت شهادت بچه هایم را  تماشا کن

 

زخمی که شد بال و پری تو غم نخور اصلا

افتاد اگر که پیکری تو غم نخور اصلا

شمشیر آمد برسری تو غم نخور اصلا

گر بی قرار خواهری تو غم نخور اصلا

 

آخر خودت ای جان زینب نیمه جان داری

این تازگی ها بر دلت داغ جوان داری

 

اینها زمین خوردند اما باز تن دارند

جوشن اگرهم رفته اما پیرهن دارند

لبهایشان زخمی شده اما دهن دارند

ای بی کفن غصه نخور اینها کفن دارند

 

دلشوره دارم بر تن تو زخمها باشد

تشییع تو روی حصیر روستا باشد

 

 بهتر که چشمان تر من را نمیبینند

فردا که شد دور و بر من را نمیبینند

خون مردگی پیکر من را نمیبینند

در دست مردم معجر من را نمیبینند

 

شکرخدا در پای تو ام الشهیدم من

در کربلایت غیر زیبایی ندیدم من

شاعر : سید پوریا هاشمی

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 13:27
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران