گردون کندبرغربتم نظاره
من ماندم واین طفل شیرخواره
مهتاب رویش دیدنی ا ست زیرگلویش دیدنی ا ست
لای لای علی جان (2)
**********
داردتما شا کودک خمو شم
خم شد سرششما هه روی دوشم
تا هستم وتازنده ام ازروی تـو شـرمـنـده ا م
لای لای علی جان (2)
**********
ای آخرین یارم دلم مسوزان
دور دهان خود زبا ن مگردان
ای شیرخواره ا صغرم نـا زتـو را من مـی خــرم
لای لای علی جان (2)
**********
من دیده ام لبخند آخرت را
تیر جفابوسیده حنجرت را
ای طفل دلبندرباب بـروی دست من بخـواب
لای لای علی جان (2)
**********
ای غنچه خوش عطروبوی خیمه
چگونه برگردم به سوی خیمه
دودیده می بندی چرا برمن تـو مـی خـندی چرا
لای لای علی جان (2)
شاعر : سید محسن حسینی
- شنبه
- 17
- مهر
- 1395
- ساعت
- 13:22
- نوشته شده توسط
- feiz
- شاعر:
-
سید محسن حسینی
ارسال دیدگاه