ای طوطی پر بشکسته ای نرگس چشمت بسته
در موسم طفلی گشتی از عمر عزیزت خسته
تو دسته گل ایثار منی با خون گلویت یارمنی
غمخوار منی، غمخوار منی دلدار منی، دلدار منی
طفلِ معصومِ خونین جامه ی من
مُهرِ پای شهادت نامه ی من
ای علی جان، علی جانم، علی جان
شیرین دهن بی شیرم رزمنده ی بی شمشیرم
هم زخم تو را می بوسم، هم در بغلت می گیرم
زخم گلویت پیمانه ی من، لبخند لبت گلخانه ی من
برسر دست بابا خنده کردی
هم مرا کشتی و هم زنده کردی
ای علی جان علی جانم علی جان
لب تشنه فدایت کردم تقدیم خدایت کردم
تو خنده زدی بررویم، من گریه برایت کردم
گلگون شده رخسارچو مهت، شد شانه ی بابا قتلگهت
کافران بغض خود را چاره کردند
قرآن کوچکم را پاره کردند
ای علی جان علی جانم علی جان
تو کل سپاهم بودی تو شعله ی آهم بودی
خورشید نگاهم بودی، بی جرم و گناهم بودی
سوزد دلم از سوز جگرت، بر تیر بلا کردم سپرت
دردا که درآغوش پدرت، لب تشنه جدا گردیده سرت
تابی بر قلب بی تابت ندادند
تشنه لب بودی و آبت ندادند
ای علی جان علی جانم علی جان
ای قبر تو در آغوشم زخم تو مدال دوشم
فریاد دلت در گوشم، چشم از تو چگونه پوشم
سر تا به قدم سوز جگری، قرآن سر دست پدری
ممکن نبود جان درببری، از مادر خود هم تشنه تری
داغ من بر جگر داغ لب توست
در دلم شعله ی تاب و تب توست
ای علی جان علی جانم علی جان
منبع:سایت مدایح
- دوشنبه
- 6
- شهریور
- 1391
- ساعت
- 7:49
- نوشته شده توسط
- جواد
ارسال دیدگاه