شاهنشهي و شد نجفَت مركز شاهي
ايوان تو نور است و جهان جمله سياهي
گر پاي كسي در حرمت جاي بگيرد
از لطف خريدارشوي تو به نگاهي
من رعْيَتِ مُلك توام اي شاه ولايت
شاهي بنما و بده بر ما تو پناهي
ديوار حرم، سنگ حرم، صحن و سرايت
دل را ببرد تا به خدا، گر كه بخواهي
گر قسمت من بوسه به خاك نجف افتد
سخت است بيارم به حرم، بار گناهي
از دور اگر چشم من اُفتد به ضريحت
گويم كه بگردم به فداي تو الهي
گمگشته طوفان بلاها به سراغت
آيد نشود در دو جهان غرق تباهي
دريا مَثَلِ كوچك بحر كرم توست
مي ميرد اگر آب ننوشد لب ماهي
از كودكيام حب تو با شيره ي جان داد
مادر به اميدي كه كه شوم آنچه تو خواهي
يك عمر دلم را به تو بستم كه از آن رو
گويي بمن اي شاه، تو هم جزء سپاهي
سروده کمال مومنی
منبع :سایت مادر بهشت
- یکشنبه
- 31
- اردیبهشت
- 1391
- ساعت
- 6:51
- نوشته شده توسط
- جواد
ارسال دیدگاه