پاشو سر لشگرم ، پاشو ای باوفا
جلو چشمام نزن، تو انقدر دست و پا
نبینه خیر اونکه دستاتو برید
نبینه خیر اونکه قدم رو خمید
پاشو علمدار رشید
اباالفضل/ یه رحمی کن به قلب مضطر من
اباالفضل/ پاشو بریم امیر لشگر من 2
پاشو از جا، پاشو، پاشو دریای من
میمیره اصغرم، پاشو سقای من
پاشو که چش به راهت مونده رباب
پاشو که مونده خیمه بدون آب
پاشو نده من رو عذاب
اباالفضل/ پاشو ببین چی آوردی سر من
اباالفضل/ پاشو بریم امیر لشگر من 2
پاشو که من بی تو، ندارم تکیه گاه
پاشو تنها تویی، برا خیمه پناه
پاشو که حرف تاراج و غارته
پاشو صحبت از حبس و اسارته
پاشو حرف جسارته
اباالفضل/ تو رو جون سه ساله دختر من
اباالفضل/ پاشو بریم امیر لشگر من
شاعر : رضا رسولی
- شنبه
- 17
- مهر
- 1395
- ساعت
- 19:55
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
رضا رسولی
ارسال دیدگاه