قصد داری بروی و بدنم می لرزد
مادر آینه ها بی تو تنم می لرزد
گر چه سخت است ولی خوب تماشایم کن
به خدا بازوی خیبر شکنم می لرزد
بلبل زخمی باغم تو بگو علت چیست؟
چه شده غنچه ناز چمنم می لرزد
از همان روز که از کوچه غم برگشتی
تا بدین ساعت غربت،حسنم می لرزد
آن قدر لرزه به اندام علی افتاده
گوئیا بر تن من پیرهنم می لرزد
تا به امروز ندیدند بلرزد کوهی
کوه بودم ولی امروز تنم می لرزد
سید محمد جوادی
منبع : سایت شیعتی
- دوشنبه
- 20
- اردیبهشت
- 1389
- ساعت
- 20:24
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
سید محمد جوادی
شرمنده نگاهت
میشه در رابطه با شب قدر روز ام داوود و مراسم های خاص بیشتر شعر بگذارید؟؟
ممنون میشم
یا علی
در کل سایتتون خیلی عالیه خدا خیرتون بده واقعا لذت بردم از اینکه با اینجا آشنا شدم.
من لوگوی شمارو هم در وبلاگم قرار دادم
التماس دعا دوشنبه 7 تیر 1389ساعت : 21:35