• چهارشنبه 5 دی 03


اشعار شب عاشورا -( بيا تا صب بشينيم به پاي هم )

3162
6

بيا تا صب بشينيم به پاي هم
سر بذاريم روي شونه هاي هم
تو شهيد ميشي و من اسير ميشم
پس بيا گريه كنيم براي هم
**
بيا تا براي هم دعا كنيم
شب آخري خدا خدا كنيم
حالا كه آخر راه من و توست
بيا خوب همديگرو نگا كنيم
**
خواهرت شدم بردارم باشي
ناموست شدم بالا سرم باشي
نگرون نخ پيرهنت شدم
نگرون نخ معجرم باشي
**
فردا خيلي سرمون شلوغ ميشه
دور بال و پرمون شلوغ ميشه
تو رو ميزنن منو هم ميزنن
فردا دور و برمون شلوغ ميشه
**
حاضرم به پاي تو جون بذارم
جاي تو پا توي ميدون بذارم
اگه با سر تو رو به رو بشم
حق بده سر به بيابون بذارم
**
حرف رفتنو بذار كنار حسين
كفن منو كنار بذار حسين
بذار انگشترتو در بيارم
بيا گوشوارمو در بيار حسين
**
تو بذار آفتاب ِ روتو ببوسم
پيشونيه زير موتو ببوسم
فردا كه گلو برات نميذارن
بذار امشب گلوتو ببوسم
**
فردا كي به خواهشم جواب ميده
به لب تشنه ي تو كي آب ميده
بين ِ اينهايي كه قاتل تواند
حرمله خيلي منو عذاب ميده

اگر شاعر این شعر را میشناسید لطفا اطلاع دهید

  • سه شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 8:48
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



امیر صادقی

شعر بیا تا صبح بشینیم بپای هم
این شعر از شاعر عزیز علیرضا لطیفیان است

دوشنبه 24 دی 1397ساعت : 02:44

ايليا

سلام
شاعر اين شعر آقاى على اكبر لطيفيان هستش

سه شنبه 23 مهر 1398ساعت : 02:59

موسی نوری پور

شاعر این شعر
حضرت اکبراقا لطیفیان

شنبه 8 شهریور 1399ساعت : 18:41

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران