اى علمدار رشيدم چه بهم ريخته اى
مثل اكبر چقدر دورو برم ريخته اى
سرو رعناى برادر چِقَدَر كم شده اى
دست و پا مى زنى و غم به دلم ريخته اى
چشم هاى تو شده آينه ى مادر من
با اخا ادرك اخا بال و پرم ريخته اى
خودت افتاده و افتاده زمين پيكر تو
متلاشى شده اى و اثرم ريخته اى
حرمله پيش نگاه تو به من مى خندد
مى زند داد به خنده..چه بهم ريخته اى
آرمان صائمی
- سه شنبه
- 20
- مهر
- 1395
- ساعت
- 10:27
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
ارسال دیدگاه