غروب این دشت چه حالی داره
علقمه آبِ زلالی داره
تو قاب چشماش حالا ، افتاده عکس مهتاب
داره میخونه روضه ، براي طفلی بی تاب
****
چه حجّی برپا میشه در اینجا
که میشه این دشت قبلۀ دنیا
این سرزمین کربلاست ، مناي زینب اینجاست
فردا توي موج خون ، تموم این دشت دریاست
****
کربلا می شه دشت شقایق
از خون سرخ گل هاي عاشق
خیره می شه هر چشمی ، فردا به سوي نیزه
میره سرِ خورشید زهرا به روي نیزه
****
شاعر : یونس سبزی
- پنج شنبه
- 22
- مهر
- 1395
- ساعت
- 15:10
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
یونس سبزی
ارسال دیدگاه