چه نوجوون بیادعایی
گرفته حالا اذن رهایی
بدرقه شد قاسم با ، اشک چشای ارباب
از دل خیمه تابید ، شبیه قرص مهتاب
******
تو هم شبیه بابام کریمی
هوامو داری تو این یتیمی
سفرهی عشقت پهنه ، بذار سهیم شم من هم
شبیه اصحاب تو ، ذبح عظیم شم من هم
******
نکش پاتو رُو زمین امیدم
تو قد کشیدی و من خمیدم
خوب میدونی که سخته ، تحمل این ماتم
منو بخونی اما ، کاری نیاد از دستم
شاعر : یونس سبزی
- پنج شنبه
- 22
- مهر
- 1395
- ساعت
- 15:31
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
یونس سبزی
ارسال دیدگاه