• جمعه 2 آذر 03

 حسن لطفی

شهادت حضرت امام سجاد علیه السلام -( اگرچه شمع از آتش به رویِ سر دارد )

1417
2

اگرچه شمع از آتش به رویِ سر دارد
منم همان که زِ غم شعله بر جگر دارد

پس از تو نوبتِ سی سال گریه‌یِ من بود
پس از تو در همه احوال گریه‌یِ من بود

شبیه گریه‌یِ طفلان خیزران خورده
شبیه گریه‌یِ پیرِ زنِ جوان مُرده

تمام شهر از این گریه‌ها خبر دارد
که گریه بر جگرِ سنگ هم اثر دارد

پس از تو گوشه‌یِ سجاده‌ام پُر از اشک است
پس از تو قامتِ اُفتاده‌ام پُر از اشک است

پس از تو صحبت بازار می‌کنم هر روز 
شکایت از غم انظار می‌کنم هر روز
****  ****
نسیم گِردِ سرِ اطهر تو می‌چرخید
چقدر بر سَرِ نیزه سَرِ تو می‌چرخید

میانِ شعله من و ساربان تَهِ گودال 
برای بُردنِ انگشترِ تو می‌چرخید

به زیرِ ناقه به زنجیر پایِ من را بست
کسی که دور و بَرِ خواهرِ تو می‌چرخید

پس از اصابتِ هر سنگ گونه ات می‌ریخت
به رویِ نیزه کمی حنجر تو می‌چرخید

نرفته از نظرم کوچه کوچه دنبالِ
عزیزِ کوچک خود همسر تو می‌چرخید

نرفته از نظرم مجلس شراب و رُباب
به نیزه‌اش سَرِ آب آورِ تو می‌چرخید

دو دست من به غُل جامعه به گردن بود
که چشمشان به سویِ دختر تو می‌چرخید

شبی به کُنجِ تنور و شبی به رویِ طَبَق 
چقدر دستِ غریبه سَرِ تو می‌چرخید
***
تمامِ شهر از این گریه ها خبر دارد
که گریه بر جگر سنگ هم اثر دارد

شاعر : حسن لطفی

  • جمعه
  • 23
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 10:27
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران