• سه شنبه 15 آبان 03


حضرت زینب (س) -( اگر از گریه سوی چشم ترم افتاده )

1930

اگر از گریه سوی چشم ترم افتاده 
گذرم   باز  ،  به  شهر  پدرم افتاده

نرسیده سرِ دروازه حسین آب شدم
به زبان ِ  همه اینجا  خبرم افتاده 

سر نی هم ، من از عباس توقع دارم 
چِقَدَر چشم ببین دوروبرم افتاده 

مادرم گفت تو را جای بدی  جا  دادند
بی سبب نیست به خولی نظرم افتاده

از سر نیزه ببین معجر من پیدا نیست
چند وقتیست که از روی سرم افتاده 

نیزه دارت ، دگر ای کاش تکانت ندهد
بس که افتاده ای  از نیزه  پَرم افتاده...

شاعر : حبیب نیازی

  • جمعه
  • 7
  • آبان
  • 1395
  • ساعت
  • 18:7
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران