دستان تو بحر را به هم ریخته است
لبخند تو قهر را به هم ریخته است
آن سر که ز روی نیره ها می افتد
آرامش شهر را به هم ریخته است
شاعر : محمدرضا ناصری
- چهارشنبه
- ۱۲
- آبان
- ۱۳۹۵
- ساعت
- ۱۱:۱۵
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
محمدرضا ناصری
ارسال دیدگاه