آسمون بی ستاره
گوشای بی گوشواره
چقدر خاطره داشتم
با همین لباس پاره
دستمو عمه نگیره
میخورم زمین دوباره
بابام از سفر برا من
کاشکی یه عصا بیاره
باز رو دامن سفیدم
چقدر گل اناره
برا پام آبله بس بود
انگاری نوبت خاره
پس کجایی مهربونم
دل من هواتو داره
شاعر : امیر فرخنده
- جمعه
- 14
- آبان
- 1395
- ساعت
- 15:35
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
امیر فرخنده
ارسال دیدگاه