باید دوباره خیمه ی غم دست و پا کنیم
پرچم، کُتل، کتیبه، علم دست و پا کنیم
بعد از دو ماه گریه به ارباب بی کفن
اشکی برای شاه کرم دست و پا کنیم
بوی (حسن) وزیده ز اشعار محتشم
وقتش رسیده لوح و قلم دست و پا کنیم
.
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است»
یعنی نوای (واحسنم) دست و پا کنیم
باید مقدمات سفر تا مدینه را
حتی شده به رنج و الم دست و پا کنیم
آنجا بساط روضه ی مردی کریم را
در کوچه ها قدم به قدم دست و پا کنیم
طرح ضریح فرشچیان باشد و سپس
یک نقشه هم برای حرم دست و پا کنیم
وقتی که سفره دار، کریم است بهتر است
کیسه برای سیم و دِرم دست و پا کنیم
امشب خدا برای حسن سینه می زند
باید زمینه، نوحه، دو دم دست و پا کنیم
طشتی برای شاه غریبی که ناله زد:
«می سوزد از ستم جگرم» دست و پا کنیم
شاعر : محمود مربوبی
- سه شنبه
- 18
- آبان
- 1395
- ساعت
- 21:0
- نوشته شده توسط
- ح.فیض
- شاعر:
-
محمود مربوبی
ارسال دیدگاه