از كوفه تا شمشير عزراييلهايش
از كربلا تا شام با تفصيلهايش...
بعد از چهل روز از مسير تلخ ديروز
امروز آمد ديدن فاميلهايش
خود را به روي قبرهای خاكی انداخت
بانوی مكه با همان تجليلهايش
حال عجيبی داشت وقتی باز میگشت
بغض غريبی داشت در ترتيلهايش
با او چهل روز و چهل شب همسفر بود
كابوسهايی تلخ با تأويلهايش
آخر پذيرفت آنچه را باور نمیكرد
دل كند اينجا زينب از هابيلهايش...
زن مانده بود و يک بيابان بیپناهی
زن مانده بود و داغ اسماعيلهايش
شاعر : مطهره عباسیان
- جمعه
- 28
- آبان
- 1395
- ساعت
- 15:37
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
مطهره عباسیان
ارسال دیدگاه