• سه شنبه 15 آبان 03


حضرت رقیه(س)مصائب شام -( سرِ این سَر که قسمتِ ما بود )

1100

سرِ این سَر که قسمتِ ما بود
از حــرمْ تا خــرابه دعـوا بود

آن غروبی که کَعبِ نِیْ خوردم
خیره از نِی به ناقه ... بابا بود

به پَـرِ مـعجـر وُ به دامـانم
شعله ی ِ بُغضِ کوفه‌ای‌ ها بود

هرچه گفتم نزن دوباره زد وُ ...
اثـر ضربـه‌ها هــُویدا بـود

قـاتلِ جـانِ عمــّه‌ام زینـب
ردّ شـلّاق ‌‌وُ بُغضِ سقـّا بود

زینتِ گـوشهایِ دخـترکی ...
که به من طعنه زد چه زیبا بود

چقَدَر آشنا ... چه زیبا ... نَه!!!
این همانْ یادگـارِ زهـرا بود

پـدرم گفت مثــلِ فاطـمه‌ای
به خــودم آمدم ... قَدَمْ تا بود

بینِ این روضـه‌هایِ پُرلـطمه
رویِ لب  ندبـه‌هایِ آقــا بود

شاعر : حسین ایمانی

  • دوشنبه
  • 1
  • آذر
  • 1395
  • ساعت
  • 18:43
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران