گوهرشناس از اعتبار گوهرش گفت
وقتی حدیثِ عشق را با دلبرش گفت
«جانم حسن» نزد حسینش گفت، احمد
یعنی که ساقی نزد مِی از ساغرش گفت
سِبط نَبی، جان جوانان بهشتی است
این مَنقبت را بارها پیغمبرش گفت
یک یاحسن گفتیم بین روضه اما
صد یاحسن مابین روضه مادرش گفت
باید حسن باشی بفهمی غربتش را
مردی که دردش را به غیر از همسرش گفت
بدجور در کوچه غرورش را شکستند
این را تمام عمر، چشمان تَرش گفت
هِی غصه خورد و صبر کرد و در خودش ریخت
وقتی عدو لعن علی بر منبرش گفت
میرفت اما داغدار کربلا بود
ذکر مصیبت، لحظه های آخرش گفت
این روضهها را از حسن داریم امروز
لا یَوْمَ کَیَوْمِکْ میان بسترش گفت
با روضهها تا آخرین دَم، تَعزیت کرد
آری، حسن ما را حسینی تربیت کرد
شاعر : محمد زوار
- چهارشنبه
- 3
- آذر
- 1395
- ساعت
- 15:0
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
محمد زوار
ارسال دیدگاه