از دل من ، غربت می باره
غصه ی من ، غصه ی دلداره
(ناله زنان ، به شب و روز من
زهر جفا ، گشته مرا چاره)2
دیگر از ، دنیا بیزارم
هر نفس ، آذر می بارم
(عاقبت ، شد ماتم کارم)2
من ، کریم عالمینم
من غریب مثه حسینم
******
شاهد مرگم دیوار و در
باعث مرگم غصه ی دلبر
(آنچه زده ، قلب مرا آتش
سیلی دشمن به روی مادر)2
مادرم ، روی زمین افتاد
ناله زد ، گفتم او جان داد
(گوشوار ، ای داد و بیداد)2
من ، کریم عالمینم
من غریب مثه حسینم
******
وقت اذان ، عطش به جانم زد
آتش غم ، به آشیانم زد
(تشنه شدم ، زهر جفا دادم
همسر من ، ردّ امانم زد)2
هر نفس ، غصه سرم آمد
پاره ای ، از جگرم آمد
(طشت خون ، طشت زرم آمد)2
حسینم ، ناله مزن اینجا
بهر من ، گریه مکن جانا
(سهم من ، قاسم در کربلا)2
من ، کریم عالمینم
من غریب مثه حسینم
شاعر؟؟؟
- شنبه
- 6
- آذر
- 1395
- ساعت
- 16:6
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
ارسال دیدگاه