در سایهی بیرق و علم باید گفت
با همت و یاری قلم باید گفت
از غیرت و قدرت عجم باید گفت
تا صبح ظهور دم به دم باید گفت
ما هیئتی و همیشه غیرت داریم
ما در دل خود نور بصیرت داریم
ما را به مخالفان دین کاری نیست
ما را به نگاه قاسطین کاری نیست
با مشی و مرام مارقین کاری نیست
با غیر امیرمومنین کاری نیست
همراه علی میثم تمار شدیم
همراه علی مالک و عمار شدیم
دل را به هوای دلبری خوش کردیم
سر را به هوای سروری خوش کردیم
پا را به رکاب صفدری خوش کردیم
جان را به فدای رهبری خوش کردیم
مامفتخریم امیر و رهبر داریم
ما شکر خدا نائب حیدر داریم
تا بر سرمان دست ولایت باشد
تا در دلمان شوق شهادت باشد
تا روح خدا امام امت باشد
تا سیدمان امین و حجت باشد
هم صفشکن خط مقدم هستیم
هم سینهزن ماه محرم هستیم
بر گردن خود همیشه دینی داریم
ما روحیهی بدر و حنینی داریم
هم در دل خود حب خمینی داریم
هم در سرمان شور حسینی داریم
سرمنشاء انقلاب ما عاشوراست
این مملکت حسینیان پابرجاست
دل در پی زور و زر نباشد خوب است
دنبال هوس اگر نباشد خوب است
فتنهگر و اهل شر نباشد خوب است
با طلحهای همسفر نباشد خوب است
بیعتشکنی با ولی نه...هرگز
خونکردن بر دل علی نه..هرگز
از منظر دین خیرهسری ممنوع است
دعوا سر ارث پدری ممنوع است
در کشور ما فتنهگری ممنوع است
بد گفتن پشت رهبری ممنوع است
ای حیلهگران بیخرد و بیهدفید
بلوا بشود دوباره با ما طرفید
ما در نهم دی که قیامت کردیم
از نهضت کربلا حمایت کردیم
یادی ز امام پیر امت کردیم
با خامنهای دوباره بیعت کردیم
ما هر نه دی ذکر فرج میخوانیم
از برکت ثامن الحجج میخوانیم
وقتی که دلیل التهابی روضهست
وقتی که نوای مستجابی روضهست
وقتی که مسیر انتخابی روضهست
وقتی که دوام انقلابی روضهست
هر بیرق مشکی عزامان عشق است
جمهوری اسلامی ایران عشق است
سرباز خدا و اهل ایمان هستیم
ایرانی و از تبار سلمان هستیم
هنگام نبرد مرد میدان هستیم
چون ماحصل خون شهیدان هستیم
دل در گرو حضرت سلطان داریم
ما همت و باکری و چمران داریم
در فکه و یاد رفقا سرّی هست
در خاطرههای شهدا سرّی هست
در ندبه و صبح جمعهها سرّی هست
در"یوسف فاطمه بیا" سرّی هست
پس شام فراق ما سحر میگردد
مهدی به میان شیعه برمیگردد
شد ذکر مدام قلب ما یازهرا
شد شور و نوای ضرب ما یازهرا
شد رمز شروع حرب ما یازهرا
شد کاشف همّ و کرب ما یازهرا
با فاطمه فاطمه جلا میگیریم
از مادرمان کرببلا میگیریم
ما با مدد مادرمان میجنگیم
با حکم ولی امرمان میجنگیم
با دشمن خیرهسرمان میجنگیم
با جان و دل و باورمان میجنگیم
این کشور ناب مهدی موعود است
هر طایفه قد علم کند نابود است
با هر نفسی میل محرم داریم
تنها ز غم کرببلا غم داریم
در سینهی خود غصه و ماتم داریم
حالا که فقط مرثیهای کم داریم
ای گریهکن کرببلا بسم الله
ای سینهزن خون خدا بسم الله
شمر آمد و روی سینهاش با پا زد
دشداشهی خود گرفت و آنرا تا زد
بر سینه نشست و آستین بالا زد
از پشت سرش گرفت و خنجر را زد
از چشم تر اهل حرم باید گفت
از هر رد نعل تازه هم باید گفت
شاعر : علیرضا خاکساری
- شنبه
- 25
- دی
- 1395
- ساعت
- 7:26
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
علیرضا خاکساری
ارسال دیدگاه