• دوشنبه 3 دی 03


حضرت معصومه(س)شهادت -( ماییم گدای حضرت معصومه )

3487
3

ماییم گدای حضرت معصومه
محتاج عطای حضرت معصومه
همراه رضا ز دیده خون می باریم
در روز عزای حضرت معصومه

آمد ز مدینه تا که در قم باشد
در مملکت امام هشتم باشد
شاید که خدا نخواست تا مرقد او
مانند مزار فاطمه گم باشد

در سر هوس دیدن دلبر دارد
بر سینه ی خود داغ برادر دارد
افسوس که تا دیار ساوه آمد
دیگر نتوانست قدم بردارد

زخمی به جگر داشت و در تب می سوخت
از داغ برادرش مرتب می سوخت
هر جا که سر دردِ دلش وا می شد
می گفت : " امان از دل زینب " می سوخت

با ناله دو چشمان ترش را وا کرد
تا سِیر کند دور و برش را ، وا کرد
نومید ز دیدن برادر بود و
با ذکر رضا بال و پرش را وا کرد

صد آه اگر بر جگرش افتاده
هر چند جدا ز دلبرش افتاده
کِی بر بدن برادرش رقصیدند ؟
کی دست کسی به معجرش افتاده

او خواهر یک امام بود و زینب... !
او شاهد احترام بود و زینب... !
ظلم بسیار اگر چه دید ، اما کِی -
در مجلسی از حرام بود ؟ و زینب...!

شاعر : محمود مربوبی

  • شنبه
  • 25
  • دی
  • 1395
  • ساعت
  • 10:29
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران