ای ماه دل آ را ای بهار دلها بی تو برگ زردم
آ قا کن حلالم. من رو به زوالم
یاریت نکردم
شرمنده ام از روی تو که یارنداری
بامثل منی نگو دگرکارنداری
ای یوسف زهرا............
بند دوم
دیدی تو گناهم. نامه سیاهم اشکت شده جاری
تو به حال نوکر این از همه بدتر کرده ای تو زاری
ای وای به من غافلم از وقت هم عهدی
از من چه کشیده به خدا حضرت مهدی
ای یوسف زهرا..............
بند سوم
مانده روی سینه. حسرت مدینه قبر بی نشانی
داده ای تو از دست. باجفای آ ن پست مادر جوانی
در کوچه باریک عذاری شده نیلی
در پیش حسن مادرتان چه خورده سیلی
ای یوسف زهرا...............
سید رضا صالحی مشهد مقدس
- جمعه
- 29
- بهمن
- 1395
- ساعت
- 8:23
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
ارسال دیدگاه