ای داغ عشق بر جگر خون فشان تو
وی لاله زار زخم ، تن ارغوان تو
ای آخرین بهانه ی شادابی علی!
در اول بهار رسیده خزان تو
ای ماه روشن شب قدر من ، آفتاب
پنهان شده ست در نظر مهربان تو
در آزمون عشق علی صبر می کنی
اما چه سخت میگذرد امتحان تو
با ضعف شانه بر سر دردانه می کشی!
ای من فدای خستگی بازوان تو
دیدم زمان غسل تو ، دریای سرخ من!
در خون نشسته بود کران تا کران تو*
پنهان شدی که حافظه ی چند قرن بعد
از ناله های خاک بگیرد نشان تو
حضرت زهرا(س)-شام غریبان
ای با تمام هستی خود یاور علی
در بیت وحی حامی و هم سنگر علی
چون شد که در بهار جوانی خزان شدی
ای یاس مصطفی گُل نیلوفر علی
با دفن مخفیانه ی تو در دل زمین
هفت آسمان خراب شده بر سر علی
وقتی نفس به قلب تو پیچید پشت در
می خواست روح، پر زند از پیکرِ علی
با تازیانه اجر رسالت به دست تو
تقدیم شد به پیش دو چشم تر علی
در لحظه ی غروب غم انگیزِ مرگِ تو
گویی رسیده بود شب آخر علی
دست خدایی تو چون از کار اوفتاد
نیرو گرفت خصم ستم گستر علی
یارب چه می شود که گذارم به باغ وحی؟
صورت به قتلگاه گُل پرپر علی
وقتی که گوشواره ز گوش تو شد جدا
افتاد لرزه بر بدن دختر علی
ای اولین شهیده ی راه علی بمان
آخر به خاطر دل غم پرور علی
ای طایر شکسته پر بوستان وحی
اینقدر بال بال مزن در بر علی
«میثم» بر آستان ولایت نظاره کن
بی فاطمه شکسته شده محور علی
- دوشنبه
- 2
- اسفند
- 1395
- ساعت
- 18:54
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
ارسال دیدگاه