• جمعه 2 آذر 03


شعر میلاد امام زمان(عج)-(ای عاشقان، ای عاشقان، جان می‌رسد، جان می‌رسد)

7610
18

          ای عاشقان، ای عاشقان، جان می‌رسد، جان می‌رسد
مهری درخشان مي‌دمد، ماهی فروزان می‌رسد

آید نوای کاروان ، بر گوش جهان کان دل ستان
تا دل ستاند زین و آن ، اینک شتابان می ‌رسد

 رخسار ماهش را ببین ، زلف سیاهش را ببین
برق نگاهش را ببین ، یوسف به کنعان می ‌رسد
ساقی ببخشا جام را ، از باده پر کن کام را
گو باز این پیغام را ، پیمانه گردان می ‌رسد
رونق فزای باغ‌ ها ، لطف
 
و صفای راغ ‌ها
بر قلب عاشق ، داغ‌ ها ، زیبا گلستان می ‌رسد
بر درگهش کن بندگی ، خواهی اگر پایندگی
کان رهنمای زندگی ، و آن مهد عرفان می ‌رسد
مهر سحر ، ماه صفا ، بحر گهر ، گنج وفا
آیینه یزدانما ، خورشید ایمان می ‌رسد
یار موافق می ‌رسد ، دلدار صادق می ‌رسد
قرآن ناطق می ‌رسد ، محبوب یزدان می ‌رسد
کاخ وفا ، قائم از او ، مهر و صفا دائم از او
غرق طرب؟ صائم؟ از او ، جان می ‌رسد، جان می ‌رسد
منبع: سایت حسین حجت
         

  • یکشنبه
  • 11
  • تیر
  • 1391
  • ساعت
  • 7:37
  • نوشته شده توسط
  • جواد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



علی کفشگر فرزقی

نظر
چشمهایم از دلم رنجیده است
هر چه را دل خواست آن ها دیده اند
در عوض یک کار مشکل خواستند
دیدن موعود از دل خواستند
چون نباشد دل پی دریای نور
بسته باشد دیده هنگام ظهور
مهدیا دل را خودت یاری بده
چشم هایم را تو دلداری بده

پیشاپیش میلاد مهدی فاطمه را به شما تبریک عرض می کنم
التماس دعا

دوشنبه 12 تیر 1391ساعت : 14:00

علي اقا

با تشكر - عالي بود
در فراق یار
ببین که فاصله بین من و تو بسیار است
هنوز قلب من از درد هجر بیمار است
هنوز دست دعای تو رو به الله است
هنوز چشم تو از شب به صبح بیدار است
هنوز بغض درون گلوی من خون است
هنوز در دل پاک تو داغ بسیار است
نکش تو زحمت من را نمی شوم آدم
درخت عمر من ای جان ببین که بی بار است
خروس شهوت نفسم ببین شتر مرغ است
مسلم است دل من ز عشق بیزار است
بیا که گرمی دوران به گرمی نور است
بیا که چشم دل من بدون تو کور است
چقدر غصه ی من را تو خورده ای آقا
خدا رو شکر دلم را تو برده ای آقا
دلم فدای همانکس که دل به او دادی
بگو به که دل خود را سپرده ای آقا
یه قطره هم به لب من بده خمارم من
نگو ز چشمه ی کوثر نخورده ای آقا
خوشا که دزد دل من کریم باشد که
تو ملک قلب مرا هم ربوده ای آقا
بگو به عمر طویلت ز من، وَ امثالم
به جز بدی و نفهمی چه دیده ای آقا
کثیف هستم و هستم کثیف آقاجان
کریم هستی و هستی کریم مولا جان
سروده جعفر ابوالفتحی
حرم شاه - بزرگترین وبلاگ اشعار مذهبی
www.harame-shah.rozblog.com
خوشا دردي! كه درمانش تو باشي

خوشا راهي! كه پايانش تو باشي

خوشا چشمي! كه رخسار تو بيند

خوشا ملكي! كه سلطانش تو باشي
خوشا آن دل! كه دلدارش تو گردي

خوشا جاني! كه جانانش تو باشي

خوشي و خرمي و كامراني

كسي دارد كه خواهانش تو باشي

چه خوش باشد دل اميدواري

كه اميد دل و جانش تو باشي

همه شادي عشرت باشد، اي دوست

در آن خانه كه مهمانش تو باشي

گل و گلزار خوش آيد كسي را

كه گلزار و گلستانش تو باشي

چه باك آيد زكس! آن را كه او را

نگهدار و نگهبانش تو باشي

مپرس ازكفر و ايمان بي دلي را

كه هم كفر و هم ايمانش تو باشي

براي آن به ترك جان بگويد

دل بيچاره، تا جانش تو باشي

" عراقي" طالب درد است دايم

به بوي آنكه درمانش تو باشي

فخرالدین عراقی
منبع:سایت شمیم گل نرگس
اگر آيي همه‌ي شهر به هم مي‌ريزد

قله هاي غم من پشت سرم ، ميريزد

با خبر باش كه اي يوسف كنعاني من

دست هاي كرم اهل كرم ميريزد

حرم الله معظم به خداوند تويي

تو ستون حرمي ، بي تو حرم ميريزد

و اذا زلزلت الارض ، قمر ، شمس تويي

از تو توحيد ،ز تو نون و قلم ميريزد

حسن چشمان شما ، ديد مرا كرد عوض

ازنگاه تو ولم يولد و لَم ميريزد

تو كه يك گوشه چشمت غم عالم ببرد

پس نكه كن به لبم ، منتظرم ميريزد

محمد مهدي نسترن
منبع:سایت ام البکا
بهوش ای جان که جانان خواهد آمد
دگر یوسف به کنعان خواهد آمد
دگر برخیز از این خواب گرانت
که روز وصل یاران خواهد آمد
مکن اندیشه دیگر از شب سرد
که صبح شام هجران خواهد آمد
بگو دیگر برو فصل خزانی
که آن فصل گل افشان خواهد آمد
دگر ای شب پرستان فرصتی نیست
که خورشید درخشان خواهد آمد
که گردد زنده از او ملک دنیا
شکوفایی دوران خواهد آمد
خوشا بر حال دور روزگاران
دگر غیبت به پایان خواهد آمد
منبع:سایت وبگاه اشعار مهدوی
در فراق یار
ز دست رفته ام آقا برس به فریادم
درون جامعه آقا چو برگ بر بادم
ز دوری رخت ای جان ببین چه دلگیرم
خراب هجر تو گشتم بکن تو آبادم
دروغ گفته ام آقا که وقف تو هستم
در این معامله من هم شبیه شیّادم
به باد داده ام آقا تمام عفت را
به باد رفته عزیزم تمام بنیادم
علی دوره ی ما هم غریب و بی کس شد
کجا شبیه ابوذر، شبیه مغدادم
دمی به راه حسینم دمی به راه یزید
ز بس دویده ام آقا ز پای افتادم
همیشه از لب پاک تو آب می خوردم
و قلب پر ز غمم را شراب می دادم
خدا رو شکر اسیرم، اسیر دام توام
خدا رو شکر ز غیر شما من آزادم
سروده جعفر ابوالفتحی
حرم شاه - بزرگترین وبلاگ اشعار مذهبی
در فراق یار
حیف آن نان که ز الطاف شما من خوردم
من دلت را چقَدَر با عملم آزردم
ظاهرم وجه خدا بود ولی کو باطن ...
آبروی همه ی اهل خدا را بردم
من رها نیستم از بند خودم آقاجان
من دلم را به کسی غیر شما بسپردم
یک نگه بار دگر بر دل بیمارم کن
بی خیالم به خدا تو خودت اجبارم کن
سالها از کرمت خوب و بهاری بودم
بر در میکده ات غرق خماری بودم
ناگهان زندگیم رو به سراشیبی رفت
کاش می مردم و چون سنگ مزاری بودم
مَرکب این دل من بود گنه بعد از تو
روی این مرکب بد مست سواری بودم
که دوباره تو رسیدی و گِلم آدم شد
گرچه یکباره نشد از کرمت کم کم شد
سروده جعفر ابوالفتحی
حرم شاه - بزرگترین وبلاگ اشعار مذهبی
www.harame-shah.rozblog.com
چشمهایم از دلم رنجیده است
هر چه را دل خواست آن ها دیده اند
در عوض یک کار مشکل خواستند
دیدن موعود از دل خواستند
چون نباشد دل پی دریای نور
بسته باشد دیده هنگام ظهور
مهدیا دل را خودت یاری بده
چشم هایم را تو دلداری بده

چهارشنبه 14 تیر 1391ساعت : 10:36

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران