رحلت امام خمینی
باور نمی کردم که هجرانت ببینم
آن جای خالی در جمارانت ببینم
باور نمی کردم توانم ،زنده مانم
آنگه که آقا،جسم بی جانت ببینم
* * *
ایران به روز دفن تو ماتمسرا بود
روز وداعت باهمه روز خدا بود
بر روی سیل اشک تابوتت روان شد
در هرطرف بهرت فغان وناله ها بود
* * *
روح خدایی را به این تن ها دمیدی
روح خدا بودی وسویش پر کشیدی
آقا شروع رفتنت بود آن زمانی
کان جام زهر قطعنامه سرکشیدی
* * *
انتظار فرج از نیمه ی خردادت بود
تا دم مرگ فداکاریشان یادت بود
روز چار و ده خرداد فرج حاصل شد
بی گمان فزت ورب در پی امدادت بود
شاعر : اسماعیل تقوایی
- یکشنبه
- 14
- خرداد
- 1396
- ساعت
- 10:3
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه