امشب که می خواهد دلم سامان بگیرد
باید که چشمانم کمی باران بگیرد
وقتی که شعری می نویسم روی کاغذ
شاید که بغضی در گلویم جان بگیرد
مثل همیشه این غزل تا بیت آخر
حال و هوایی مبهم و پنهان بگیرد
با چشم گریان ندبه می خوانم برایت
شاید دعا با دیده ای گریان بگیرد
آقا بیا تا در میان قلب شیعه
این زخم کهنه عاقبت درمان بگیرد
هر جمعه من روی تو را چشم انتظارم
تا اینکه عصر غیبتت پایان بگیرد...
شاعر : محسن زعفرانیه
- یکشنبه
- 21
- خرداد
- 1396
- ساعت
- 20:51
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
محسن زعفرانیه
ارسال دیدگاه