دوری از چهرۀ مهتاب فقط کابوس است
خوش به حال دل هرکس که به تو مانوس است
باید این خوابِ پر از واهمه تعبیر شود
کاش مهدی تو بیایی ! نکند دیر شود
دست ابلیس کشیده ست جهان را سر جنگ
زده با حقد سر پیر و جوان را سر جنگ
زخم بر صورت اسلام فراگیر نشست
جای تکبیر روی ماذنه تکفیر نشست
وحدت از دست رود سقف و ستون می ریزد
در عراق و یمن و سوریه خون می ریزد
دست با پنجه ی ابلیس یقینا هرگز
با همه صلح ولی تفرقه افکن هرگز
با جهان گاه اگر گفت و شنودی داریم
گله ها از عربستان یهودی داریم
کاش کنده شود از روی زمین ریشه ی شان
یعنی از بین رود نحوه ی اندیشه ی شان
راه احرام اگر بسته شود باز چه باک
قلب مومن حرم او بُوَد این بوده ملاک
با نبی و علی و آل علی لج کردند
فتنه ها بود که حین سفر حج کردند
به جزایی علنی ، سخت و خشن محکومند
شیعیان مثل علی گر چه قوی مظلومند
من دم از حیدر کرّار زدم با نیّت
لعن الله بر اندیشه ی وهابیّت
شیعه و دست کشیدن ز ولایت هیهات
سر سپردن به سر خنجر ذلّت هیهات
گوئیا آمده یک بار دگر عام الفیل
فتنه ها زیر سر کیست به جز اسرائیل ؟
دشمن کودک در خواب پر آرامش شد
نمی از خصلت حیوانی او داعش شد
هر چه کردند نشد مانع افلاکی ها
پر شد این خاک از آوازه ی زکزاکی ها
شیعه راسخ ، سخنی محکم و قاطع دارد
هر کجا خانه ی زهراست مدافع دارد
نه فقط ساحت این مقبره ها محترم است
هر کجا عشق حسین است خودش یک حرم است
باید این جمله به پیشانیمان نصب شود
ما نمردیم ، بخواهند ، حرم غصب شود
من از این قوم بلاخیز برائت دارم
من از اندیشه ی این طایفه نفرت دارم
کل ایران همگی مرد دفاعیم دفاع
پیرو حضرت عباس حسینیم ، شجاع
مومن و اشک ببین ، به ، چه سلاحی دارد
بِنِگر حضرت زینب چه سپاهی دارد !
پایشان کرب و بلا سمت حرم باز شود
لحظه ی ساخت صحن حسن آغاز شود
کاش این شب بشود صبح به نورت مهدی!
شده دشمن سبب خیر ظهورت مهدی !
بهتر از نغمه ی نعلین تو آهنگی نیست
کاش روزی بنویسیم دگر جنگی نیست
شاعر : مجتبی کرمی
- سه شنبه
- 10
- مرداد
- 1396
- ساعت
- 18:55
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
مجتبی کرمی
ارسال دیدگاه